Free Blog Counter

۱۳۸۷ تیر ۲۳, یکشنبه

دستگاه 5 ثانيه اي چطور مسابقات فوتبال را قيچي مي کند؟

باز هم مسابقات فوتبال پخش زنده يورو 2008 با پخش تصاوير تکراري گل ها و موقعيت هاي خطرناک تکراري، به کام " بينندگان عزيز" تلخ شد. اما ماجراي دستگاه معروف تاخيردهنده مسابقات پخش مستقيم ورزشي موسوم به " پنج ثانيه اي " فقط به مسابقات يورو 2008 محدود نمي شود. گرچه اين بار هم تصوير درست لحظه اي که ميشل پلاتيني جام قهرماني را به ايکر کاسياس مي داد قطع شد ـ گيرم اين بار به بهانه پخش آگهي - تا فرياد مردم در خانه ها درآيد. اما برخورد نگارنده با اين دستگاه به بيش از ده سال قبل برمي گردد؛ زماني که به همراه ديگر خبرنگاران سينمايي به صداوسيما دعوت شده بوديم و به محض رسيدن به بخش خبر همگي با ناباوري سراغ دستگاهي را گرفتيم که قرار بود کار مميزي در تلويزيون را سروساماني بدهد و پخش مستقيم مسابقات فوتبال از آن پس بي دغدغه آغاز شود. اوايل کار هنگام قطع تصاوير مستقيم، تصاوير بي ربطي پخش مي شد؛ مثلا هنگام پخش بازي دو تيم ايتاليا و فرانسه ناگهان تصاويري از تماشاگراني پخش مي شد که تيم نفت آبادان را با پلاکاردهاي بزرگي در دست تشويق مي کردند. گمانم همان ايام بود که جواد خياباني اشتباهي تاريخي را مرتکب شد: بازي پرسپوليس و پليس عراق را مي ديديم که ناگهان خياباني بين گزارش هيجان زده شد و گفت "با تلاش فراوان همکاران مان اين بازي را بدون حتي يک ثانيه تاخير مشاهده مي کنيد " که ناگهان دستگاه تاخيردهنده مشکل پيدا کرد و با پخش تصاوير مستقيم، تاخير پنج ثانيه اي از بين رفت تا تذکر بي مورد خياباني به يک دروغ تاريخي منجر شود. برخي ازهمکاران مطبوعاتي به دليل همين تفکر تبليغاتي – که نمونه ديگرش را در افتتاحيه المپياد ايرانيان در سال گذشته ديديم که در آن علي آبادي را " پدر ورزش ايران " خواند - و برخوردهاي حماسي، خياباني را بيشتر مناسب فيلم هاي تاريخي مي دانند تا مسابقات فوتبال. حالا هم که فردوسي پور با ديدي قوي و هوشمندي بيشتري نسبت به ديگران، از بقيه گزارشگران پيشي گرفته. از طرفي نحوه برخورد گزارشگران با تصاوير جايگزين شده توسط دستگاه هم متفاوت شده و ديگر نمي گويند " انگار مشکلي در پخش تصاوير بوجود آمده " و با خونسردي مثلا مي گويند " يک بار ديگر صحنه گل را با هم مرور مي کنيم..." تا همه چيز را عادي جلوه دهند. مشکل تنها از اپراتور سيستم است که طبق معمول معياري براي قطع تصاوير ندارد و گاه مثل صحنه اعطاي جام هول مي شود و کار را خراب مي کند. اين نکته البته به افتضاح قطع چندباره بيش از ده دقيقه اي تلويزيون سويس در بازي نيمه نهايي آلمان و ترکيه درشهر بازل ربطي نداشت که سال ها بود هنگام پخش مسابقاتي در اين سطح رخ نداده بود.

اما شروع مسابقات يورو 2008 همراه بود با تبليغ توپ جديد فيفا براي مسابقات که ينس لمن به عنوان يک دروازه بان با تجربه – که بدترين تورنمنت عمرش را پشت سر گذاشت- از حرکت هاي ناگهاني آن ايراد گرفت. هنر توپ هوشمند جديد اين بود که داوران را قادر مي کرد گذشتن توپ از خط دروازه را تشخيص دهند، اما طنز ماجرا هم اين بود که حتي يک بار هم توپ مشکوکي به خط دروازه ها نزديک نشد و توانايي منحصر به فرد توپ جديد عملا بي استفاده ماند. پايان مسابقات هم همراه بود با اشتباه برنامه يورو 2008 که بعد از بازي فينال اعلام کرد داويد ويا با وجود بازي نکردن در بازي فينال به عنوان بهترين بازيکن جام انتخاب شده، که اصلا خبري اشتباه بود. اين بارهم بهترين بازيکن که ژاوي اسپانيايي بود از ميان بازيکنان حاضر در فينال انتخاب شده بود و ويا فقط به عنوان بهترين گلزن جايزه گرفته بود.

مثل هر جامي اينجا هم تصاوير زيبا کم نبودند؛ از تماشاگراني با لباس خرس يا گاو وحشي به تناسب طرفداري از کشور متبوعشان گرفته تا نوجواناني کنار پيرمردها. اينجا عشق و عرق ملي فراتر از انگيزه هاي باشگاهي صحنه هاي زيبايي را رقم مي زدند. به همين دليل بود که وقتي خبرنگاران آلماني از يواخيم لوو پرسيدند " آيا قول مي دهيد آلمان را به نيمه نهايي ببريد؟ " او با يک کلمه همه را مسحور کرد " بله، قول مي دهم " و به قولش هم عمل کرد تا خبرنگاران آلماني مفهوم جواب قاطعش را بعدها بفهمند.

اما شاهکارهاي تصويربرداري هم کم نبودند: وقتي شوت بازيکن ترک در بازي با آلمان به تير دروازه خورد در يک هلي شات فوق العاده ديديم که چطور و با چه ضربي توپ به سمت آسمان رفت و به طرف دوربين آمد. نمايي از تماشاگر ايتاليايي که چهره غمگينش را بين پرچم سه رنگ ايتاليا پنهان کرده بود هم جالب بود. اما هوشمندي بي نظير را در بازي ايتاليا با فرانسه ديديم. در اين بازي همزمان با بازي حساس ديگر گروه بين هلند و روماني، يک دوربين جواني ايتاليايي را زير نظر داشت که بازي همزمان را از طريق راديو گوش مي کرد. هنگام به ثمر رسيدن هر دو گل هلند ابتدا تصوير قطع مي شد به شادي اين جوان که راديو را از گوشش بر مي داشت و به همه اعلام مي کرد هلند گل زده تا ايتالياييها را خوشحالي کند و بعد تصوير قطع مي شد به گل هاي هلند در استاديومي ديگر.